محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری حاکم نیشابوری، ابوعبداللّه محمد بن عبداللّه ضَبّی طهمانی، محدث، قاضی و تراجمنگار شافعی قرن چهارم بود. فهرست مندرجات۲ - تحصیلات نیشابوری ۳ - مصاحب نیشابوری در تصوف ۴ - مشایخ حاکم نیشابوری ۵ - مقام علمی حاکم در حفظ احادیث ۶ - انتساب نیشابوری به مقام قضا ۷ - مذهب نیشابوری ۸ - مخالفان نیشابوری ۹ - تألیفات حاکم نیشابوری ۹.۱ - آثاری که موجود نیستند ۹.۲ - آثار موجود نیشابوری ۱۰ - فهرست منابع ۱۱ - پانویس ۱۲ - منبع ۱ - تولد و شهرت حاکم نیشابوریاو در ۳ ربیعالاول ۳۲۱ در نیشابور بهدنیا آمد. [۱]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی یا تاریخ مدینة السلام، ج۳، ص۵۱۰.
[۲]
ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۶، (اصل از) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
[۳]
ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۲۷، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
ابن خلکان [۴]
ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج۴، ص۲۸۱.
علت شهرت وی را به حاکم، اشتغال او به منصب قضا دانسته، گرچه حاکم از جمله القابی بوده است که محدّثان آن را برای کسانی به کار میبردهاند که به جمیع احادیث، از حیث متن و سند و جرح و تعدیل و تاریخ، احاطه داشته باشد [۵]
علی بن سلطان محمد قاری، شرح شرح نخبةالفکر فی مصطلحات اهل الاثر،ج ۱، ص ۱۲۱، چاپ محمد نزار تمیم و هیثم نزار تمیم، بیروت (۱۴۱۵/ ۱۹۹۴)
[۶]
سعد فهمی احمد بلال، السراج المنیر فیالقاب المحدثین، ج۱، ص۲۰۲ـ۲۶۰، ریاض ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
حاکم نیشابوری به ابن البَیع (بَیع به معنای کسی است که میان بارزگانان واسطهگری میکند) شهرت داشته است که احتمالا نشاندهنده شغل نیاکان اوست. [۷]
سمعانی، الانساب، ج۱، ص۴۳۲.
[۸]
مقدمه شفیعیکدکنی، ص ۳۱، محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ش.
نسبت ضبّی و طهمانی را نیز از اجداد مادریِ خود گرفته است. [۹]
ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۵، (اصل از) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
۲ - تحصیلات نیشابوریحاکم در کودکی، نزد پدر و داییاش تحصیل علم را آغاز کرد. [۱۰]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۸۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۱۱]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۵۶، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
نخستینبار در نُه سالگی سماع حدیث کرد [۱۲]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی یا تاریخ مدینة السلام، ج۳، ص۵۱۰.
[۱۳]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۵۶، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
و در ۳۳۴ نزد ابو حاتم ابن حبان حدیث شنید. [۱۴]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۸۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۱۵]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۵۶، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
وی از پدرش ــکه موفق به دیدار مسلم بن حجاج، صاحب الجامعالصحیح، شده بودــ حدیث روایت کرده است. [۱۶]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۸۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
حاکم قرآن را در خراسان و عراق نزد ابو عبد اللّه محمد بن ابیمنصور صرام و احمد بن سهل اشنانی و استادان دیگر آموخت. [۱۷]
ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۶، (اصل از) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
[۱۸]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۰، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
در فقه شاگرد ابو سهل محمد بن سلیمان صعلوکی، ابو الولید حسّان بن محمد نیشابوری [۱۹]
ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۶، (اصل از) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
[۲۰]
ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج۴، ص۲۸۰.
[۲۱]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۵۷، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
و ابوبکر احمد بن اسحاق صبغی (از فقیهان بنام شافعی) بود و مناسبات علمی مستحکمی میان او و حاکم وجود داشت، بهگونهای که صبغی در جرح و تعدیل و علل به حاکم مراجعه میکرد و اداره و تولیت اوقاف مدرسه خود، دارالسنّه، را به حاکم واگذاشت [۲۲]
ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۶، (اصل از) عبدالغافربن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
[۲۳]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۵۹، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۳ - مصاحب نیشابوری در تصوفحاکم در تصوف مصاحب ابوعمرو بن نُجَید و جعفرِ خلدی و ابوعثمان مغربی بود [۲۴]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۱، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۲۵]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۵۷، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
و با کسانی چون ابوبکر محمد بن عمر جعابی، محدّث کثیرالحفظ امامی و ابو علی حسین بن محمد ماسرجسی نیشابوری که حافظترین محدّث روزگار خویش بود و ابوالحسن دارقطنی، محدّث مشهور، به مذاکره علمی میپرداخت. [۲۶]
ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۶، (اصل از) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
[۲۷]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۰ـ۹۱، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
حاکم دو بار به عراق و حجاز سفر کرد [۲۸]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی یا تاریخ مدینة السلام، ج۳، ص۵۰۹.
نخست چند ماه پس از مرگ اسماعیل صفّار در ۳۴۱، که راهی شهرهای خراسان و ماوراءالنهر گردید [۲۹]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۸۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۳۰]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۵۶، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
و بار دیگر در ۳۶۸. [۳۱]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۲، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
گفتهاند که حاکم حدود هزار شیخ داشت. [۳۲]
ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۶، (اصل از) عبدالغافربن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
[۳۳]
ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۲۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۳۴]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۸۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
۴ - مشایخ حاکم نیشابوریخود او فهرست بلندی از مشایخ نیشابوریش را در تاریخ نیشابور [۳۵]
محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری،ص۱۴۷ـ۱۹۶، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ش.
عرضه کردهاست.حاکم از عالمان و محدّثان بسیاری روایت کرده است، که از آن جملهاند: محمد بن یعقوب اصمّ، محمد بن عبداللّه بن احمد اصفهانی صفّار، ابوحامد احمد بن علی بن حسنویه مُقری، و ابو بکر احمد بن اسحاق صبغی. [۳۶]
خلیل بن عبداللّه خلیلی قزوینی، کتابالارشاد فی معرفة علماءالحدیث، ج۳، ص۸۵۱ـ ۸۵۲، چاپ محمدسعید بن عمر ادریس، ریاض ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۳۷]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۸۹ـ۹۰، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
اشخاص فراوانی نیز از حاکم حدیث نقل کردهاند، از جمله ابوبکر احمد بن حسین بیهقی و ابوالقاسم عبدالکریمبن هوازن قشیری. [۳۸]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۰، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۳۹]
ابنعساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۲۸ـ ۲۲۹، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۴۰]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۰، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
۵ - مقام علمی حاکم در حفظ احادیثمقام علمی حاکم در حفظ احادیث با اسانید کمواسطه (اصطلاحاً: سند عالی)، در روزگار خود (قرن چهارم) منحصر به فرد است، چندانکه ابوحازم عمر بن احمد عبدویی بر آن است همه کسانی که پس از مسلم بن حجاج، به حفظ حدیث و آگاهی از علل آن شهرت یافتند، در عصر خود واجد نظیر و بدیل بودند، اما حاکم نیشابوری در روزگار خود هیچ نظیر و بدیلی نداشت. [۴۱]
ابنعساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۳۰، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۴۲]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۵۸ـ۱۶۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
فارسی از مشایخ خویش نقل کرده است که ابوسهل صعلوکی و ابن فورَک، دو تن از محدّثان و متکلمان بزرگ شافعی در نیشابور، حاکم را بر خود مقدّم میداشتند و او را بسیار محترم میشمردند. [۴۳]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۴۴]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۵۹، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
دارقطنی، حاکم را از حیث اتقان و حفظ، بر ابن مَنده ترجیح داده است. [۴۵]
محمد بن محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۱۷۱، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
همچنین ابوالقاسم سعد بن علی زنجانی، حاکم را خوشتصنیفتر از دارقطنی و عبدالغنی اَزْدی و ابن منده دانسته است. [۴۶]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۷ـ۹۸، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۴۷]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۶۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
در شرححال حاکم از ملاقات او با بدیعالزمانِ همدانی یاد کرده و گفتهاند حاکم که شهرت بدیعالزمان را در حفظ اشعار شنیده بود، برای امتحان وی، جزئی مشتمل بر احادیث و اسناد برایش فرستاد و برای حفظ آنها یک جمعه به وی مهلت داد و بدیعالزمان آن جزء را پس از جمعه بازفرستاد و این کار را بیهوده شمرد و حاکم، در جواب، او را به معرفت نفس توصیه نمود و برتری حفظ احادیث بر اشعار را یادآوری کرد. [۴۸]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۶ـ۹۷، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۴۹]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۶۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۶ - انتساب نیشابوری به مقام قضاحاکم در دوره سامانیان و وزارت ابوجعفر عُتبی، در ۳۵۹، مسئولیت قضای نسا را برعهده گرفت [۵۰]
ابنعساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۲۹، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۵۱]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۵۸، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
و قضای جرجان هم بعد از آن به او پیشنهاد شد، اما نپذیرفت. [۵۲]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۵۸، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
به نوشته ابنعساکر [۵۳]
ابنعساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۲۹، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
و ابن خلّکان، [۵۴]
ابنخلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج۴، ص۲۸۱.
سامانیان، حاکم را به عنوان پیک و سفیر نزد آلبویه میفرستادند. شفیعی کدکنی انتساب حاکم به تشیع را با سفارت او میان سامانیان و آلبویه مرتبط دانسته است. [۵۵]
محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری،مقدمه، ص ۳۵ـ۳۶، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ش.
۷ - مذهب نیشابوریبیشتر تراجمنویسان اهل سنّت و کسانی که شرححال حاکم را نوشتهاند، از تمایل وی به تشیع یاد کردهاند. [۵۶]
سمعانی، الانساب، ج۱، ص۴۳۳.
[۵۷]
محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری،مقدمه شفیعیکدکنی، ص ۳۶ـ۳۷، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ش.
مستند این قول، روایت «حدیث طَیر» در فضیلت امامعلی علیهالسلام [۵۸]
محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، ج۳، ص۱۳۰ـ۱۳۱، و بذیله التلخیص للحافظالذهبی، بیروت: دارالمعرفة، (بیتا).
و حدیث «من کنت مولاه فعلیٌّ مولاه» [۵۹]
محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، ج۳، ص۱۰۹ـ۱۱۰، و بذیله التلخیص للحافظالذهبی، بیروت: دارالمعرفة، (بیتا).
در المستدرک علی الصحیحین [۶۰]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی یا تاریخ مدینة السلام، ج۳، ص۵۱۰.
[۶۱]
سمعانی، الانساب، ج۱، ص۴۳۳.
و گاه روایت مطالبی شیعی، چون زیارت جامعه، [۶۲]
ابراهیمبن محمد جوینی خراسانی، فرائد السمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الائمة من ذریتهم علیهمالسلام، ج۲، ص۱۷۹ـ۱۸۶، چاپ محمدباقر محمودی، بیروت ۱۳۹۸ـ۱۴۰۰/ ۱۹۷۸ـ۱۹۸۰.
توسط حاکم است. حتی برخی، در عین ثقه دانستن وی، از او با تعبیر رافضی خبیث یاد کردهاند. [۶۳]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۸، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۶۴]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۶۲، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
در واقع، وجود حدیث طیر در المستدرک علی الصحیحین برای شرححالنویسان حاکم معضِلی بوده است و کوشیدهاند آن را به صورتهای مختلف توجیه کنند [۶۵]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۴، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۶۶]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳. محمد بن محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران،ج ۱۷، ص ۱۶۸ـ۱۶۹، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
سُبْکی [۶۷]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۶۱ـ ۱۷۱، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
درباره عقیده مذهبی و تمایل حاکم به تشیع، بهتفصیل بحث کرده و با ذکر دلایلی، شیعه بودن او را رد کرده است. وی ضمن پاسخگویی به کسانی که حاکم را شیعه و او را در این مذهب متعصب دانستهاند، بر تمایل نسبتآ شدید وی به علی علیهالسلام و تشیع به معنای نقل احادیث وارده در فضائل اهل بیت صحه گذاشته، اما معتقد است این تمایل به حدی نیست که او علی علیهالسلام را بر شیخین مقدّم بدارد. وی همچنین [۶۸]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۶۷، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
گفته که حاکم در کتاب اربعین خود، بابی درباره تفضیل ابوبکر و عمر و عثمان بر دیگر صحابه آورده است.۸ - مخالفان نیشابوریحاکم مخالفانی هم داشته است، از جمله ابو اسماعیل عبداللّه بن محمد انصاری و محمد بن طاهر مقدسی، که او را متهم میکردند و ضعیف میشمردند. سُبْکی آن را ناشی از اختلاف عقیده آنان دانسته و نوشته که شهرت آن دو به داشتن عقیده تجسیم بیش از شهرت حاکم به اعتقاد به تشیع است. [۶۹]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۶۲ـ۱۶۳، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
از دیگر مخالفان وی، کرّامیان بودند که مدتی از خروج حاکم از منزل و املای حدیث جلوگیری کردند. [۷۰]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخالملوک والامم، ج۱۵، ص۱۰۹، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۷۱]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۸، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۷۲]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۶۲ـ۱۶۳، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
درباره مرگ حاکم، در سوم صفر ۴۰۵، نوشتهاند که وی به حمام رفت و غسل کرد و خارج شد، سپس آهی کشید و در دم مرد. [۷۳]
محمد بن محمد ذهبی، ج۹، ص۹۹، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۷۴]
محمد بن محمد ذهبی، ج۹، ص۹۲، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۷۵]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۶۱، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۷۶]
ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۳۱، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۷۷]
خلیل بن عبداللّه خلیلی قزوینی، کتابالارشاد فی معرفة علماءالحدیث، ج۳، ص۸۵۲، چاپ محمدسعید بن عمر ادریس، ریاض ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
و بعد از آنکه قاضی ابوبکر بر او نماز گزارد، به خاک سپرده شد. [۷۸]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۱۰۰، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
۹ - تألیفات حاکم نیشابوریحاکم نخستین اثر خود را در ۳۳۷ تألیف کرد. [۷۹]
ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۶، (اصل از) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
۹.۱ - آثاری که موجود نیستنداو کتابهایی تألیف کرد که موجود نیستند و فقط نقلقولهایی از آنها در متون بعدی باقیمانده است، از جمله: تاریخ نیسابوریین (تاریخ نیشابور)، الاکلیل فی دلائل النبوة، [۸۰]
خلیل بن عبداللّه خلیلی قزوینی، کتابالارشاد فی معرفة علماءالحدیث، ج۳، ص۸۵۴، چاپ محمدسعید بن عمر ادریس، ریاض ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
مزکّیالاخبار، فضائلالشافعی، فضائل فاطمة الزهراء [۸۱]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
و مفاخرالرضا. حاکم کتاب الاکلیل را درباره ایام پیامبر و همسران ایشان و برای ابوعلی سیمجور، سپهسالار سامانیان در خراسان، تألیف کرده و در معرفة علومالحدیث [۸۲]
محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، کتاب معرفة علومالحدیث، ج۱، ص۲۹۶، چاپ معظم حسین، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۵/۱۹۶۶.
به برخی مباحث آن اشاره کرده است. [۸۳]
ابن حجر عسقلانی، الاصابة فیتمییز الصحابة، ج۱، ص۲۹۱، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۸۴]
ابن حجر عسقلانی، الاصابة فیتمییز الصحابة، ج۱، ص۳۰۴، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۸۵]
ابن حجر عسقلانی، الاصابة فیتمییز الصحابة، ج۱، ص۳۰۸، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۸۶]
ابن حجر عسقلانی، الاصابة فیتمییز الصحابة، ج۲، ص۱۳۲، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۸۷]
ابن حجر عسقلانی، الاصابة فیتمییز الصحابة، ج۲، ص۱۴۳، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
در مزکّیالاخبار ــکه خود حاکم از آن با نام المزکیین لرواة الأخبار یاد کرده [۸۸]
محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، کتاب معرفة علومالحدیث، ج۱، ص۶۶، چاپ معظم حسین، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۵/۱۹۶۶.
وی به بحث از جرح و تعدیل راویان حدیث در ده طبقه پرداخته است. [۹۱]
محمد بن محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۵، ص۳۰۱، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
[۹۲]
محمد بن محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۸، ص۱۱۸، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
[۹۳]
محمد بن محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۱۴، ص۵۵۸، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
باتوجه به شافعی بودن حاکم و منازعات تند حنفیان و شافعیان در دوران او، حاکم کتاب فضائلالشافعی را، مشتمل بر اخبار متداول میان شافعیان در فضیلت محمد بن ادریس شافعی، تألیف کرد. [۹۴]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۹۵]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۵۶، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
نسخهای از این کتاب یافت نشده، اما احتمالا بخش اعظمی از مطالب آن در کتاب مناقبالشافعی ابوبکر احمدبن حسین بیهقی (متوفی ۴۵۸)، که یکی از مهمترین راویان آثار حاکم بوده، باقی مانده است [۹۶]
احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، ج۱، ص۱۵۴، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱.
[۹۷]
احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، ج۱، ص۱۵۸، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱.
[۹۸]
احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، ج۱، ص۱۸۳، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱.
[۹۹]
احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، ج۱، ص۳۱۴، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱.
[۱۰۰]
احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، ج۲، ص۱۲۵، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱.
[۱۰۱]
احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، ج۲، ص۱۳۸، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱.
[۱۰۲]
احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، ج۲، ص۲۰۴، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱.
مفاخرالرضا، که در مناقب امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام بوده، تنها از طریق نقلقولهایی که ابن حمزه طوسی [۱۰۳]
ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، ج۱، ص۴۸۳، چاپ نبیل رضا علوان، قم ۱۴۱۲.
[۱۰۵]
ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، ج۱، ص۵۴۶، چاپ نبیل رضا علوان، قم ۱۴۱۲.
آورده، شناخته شده است و احتمالا حاکم کتاب مستقلی به این نام نداشته و مطالبی که ابن حمزه نقل کرده، بخشی از شرححال امام رضا علیهالسلام، در تاریخ نیشابور بوده است. [۱۰۶]
محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری،همان مقدمه، ص ۴۲، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ش.
بهنوشته ابن شهرآشوب، [۱۰۷]
ابنشهرآشوب، کتاب معالمالعلماء، ج۱، ص۱۲۱، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۵۳.
شخصی به نام ابوعبداللّه مفید نیشابوری کتابی به نام مناقبالرضا تألیف کرده و آقابزرگ طهرانی [۱۰۸]
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲۲، ص۳۲۷.
احتمال داده است که ابوعبداللّه مفید نیشابوری همان حاکم باشد. از نام برخی آثار دیگر حاکم در منابع سخن رفته است، [۱۰۹]
ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۲۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۱۱۰]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۱۱۱]
محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری،همان مقدمه، ص ۴۰ـ ۴۱، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ش.
اما اطلاع بیشتری از آنها در دست نیست.۹.۲ - آثار موجود نیشابوریاز آثار موجود حاکم، کتاب المستدرک علی الصحیحین، مهمترین و مشهورترین اثر حدیثی اوست. وی در این کتاب کوشیده است احادیثی را گرد آورد که شرایط صحت احادیث موجود در صحیحین را دارند، اما در آن دو کتاب نقل نشدهاند. المستدرک به شیوه کتابهای فقهی تبویبشده است و علاوه بر احادیث فقهی، حاوی احادیث بسیاری در زمینه عقاید، طب، ملاحم و فتن و تفسیر قرآن و سیره و مغازی است. [۱۱۲]
عبدالرحمان سنیدی، السیرةالنبویة عند البیهقی مع دراسة مقارنة لابرز مورخی السیرة المعاصرین له فیالمشرق خلالالقرن الخامس الهجری، ج۱، ص۹۱ـ۹۳، ریاض ۱۴۲۶/۲۰۰۵.
درباره المستدرک بحث و جدلهای فراوانی میان رجالیان و محدّثان اهل سنّت رخ داده است. [۱۱۳]
محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۸ـ۹۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۱۱۴]
ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج۵، ص۲۳۳، حیدرآباد، دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
ذهبی در کتابی به نام مختصر کتابالمستدرک علی الصحیحین، احادیثی را که به نظر او، برخلاف شرایط بخاری و مسلم بوده، از کتاب حاکم حذف کرده است. [۱۱۵]
بشار عواد معروف، الذهبی و منهجه فی کتابه تاریخالاسلام، ج۱، ص۲۴۸ـ۲۴۹، قاهره ۱۹۷۶.
کتاب مستدرک و تلخیص ذهبی بارها چاپ غیرانتقادی شده است. [۱۱۶]
محییالدین عطیه، صلاحالدین حفنی، ج۲، ص۵۷۱، و محمد خیر رمضان یوسف، دلیل مؤلفاتالحدیث الشریفالمطبوعة القدیمة و الحدیثة، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
عادل حسن علی در کتاب الامامالحاکم النیشابوری و کتابه المستدرک (قاهره ۱۳۸۴ش/۲۰۰۵) جوانب گوناگون المستدرک را بررسی کرده است.در حوزه علوم حدیث، حاکم کتاب معرفة علومالحدیث را نگاشته که از جمله چند کتاب اساسی این دانش است که پایههای مهم این رشته را استوار ساخته و به تعبیر ابن خلدون این دانش را تهذیب، و محاسنش را آشکار کرده است. [۱۱۷]
ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون یا العبر، ج۱: مقدمه، ص۵۵۹.
حاکم پیش از تألیف آن، آثار مختصری در علوم حدیث مثلا کتاب المدخل الی معرفة کتاب الاکلیل (اسکندریه ۱۹۸۳) و المدخل الی معرفة الصحیح (بیروت ۱۴۰۴ و با عنوانِ المدخل الی معرفة الصحیحین، ریاض ۱۴۰۴) ــ نوشته بوده و در کتاب معرفة علومالحدیث [۱۱۸]
محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، کتاب معرفة علومالحدیث، ج۱، ص۶۶، چاپ معظم حسین، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۵/۱۹۶۶.
به الاکلیل ارجاع داده است. ابومحمد عبدالغنی ازدی در کتابی با نام کشف الاوهام التی فی مدخل الحاکم، یا اوهام الحاکم فی المدخل، این کتاب را نقد و حاکم، به اینسبب، از وی تشکر و او را دعا کرده است. [۱۱۹]
محمد بن محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۲۶۹ـ۲۷۰، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
کتاب مذکور به کوشش مشهور حسن محمد سلمان در ۱۴۰۷ در اردن منتشر شده است. از دیگر آثار حدیثی حاکم است: تسمیةُ من أَخْرَجَهُم البخاری و مسلم وَ مَا انفَرَدَ به کل واحد منهما (بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷)، سؤالات الحاکم للدارقطنی فی الجرح و التعدیل (ریاض ۱۴۰۴)، و سؤالات مسعود بن علی السجزی مع اسئلة البغدادیین عن احوال الرواة (بیروت ۱۴۰۸ و قاهره ۲۰۰۶).۱۰ - فهرست منابع(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعه. (۲) ابن جوزی، المنتظم فی تاریخالملوک والامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۳) ابن حجر عسقلانی، الاصابة فیتمییز الصحابة، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵. (۴) ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، حیدرآباد، دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱. (۵) ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، چاپ نبیل رضا علوان، قم ۱۴۱۲. (۶) ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون یا العبر. (۷) ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان. (۸) ابن شهرآشوب، کتاب معالمالعلماء، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۵۳. (۹) ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/۱۹۹۵ـ۲۰۰۱. (۱۰) ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۱۱) بشار عواد معروف، الذهبی و منهجه فی کتابه تاریخالاسلام، قاهره ۱۹۷۶. (۱۲) سعد فهمی احمد بلال، السراج المنیر فیالقاب المحدثین، ریاض ۱۴۱۷/۱۹۹۶. (۱۳) احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱. (۱۴) ابراهیم بن محمد جوینی خراسانی، فرائد السمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الائمة من ذریتهم علیهمالسلام، چاپ محمدباقر محمودی، بیروت ۱۳۹۸ـ۱۴۰۰/ ۱۹۷۸ـ۱۹۸۰. (۱۵) محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ش. (۱۶) محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، کتاب معرفة علومالحدیث، چاپ معظم حسین، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۵/۱۹۶۶. (۱۷) محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، و بذیله التلخیص للحافظالذهبی، بیروت: دارالمعرفة، (بیتا). (۱۸) خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی یا تاریخ مدینة السلام. (۱۹) خلیل بن عبداللّه خلیلی قزوینی، کتابالارشاد فی معرفة علماءالحدیث، چاپ محمدسعید بن عمر ادریس، ریاض ۱۴۰۹/۱۹۸۹. (۲۰) محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳. (۲۱) محمد بن محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸. (۲۲) عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶. (۲۳) سمعانی، الانساب. (۲۴) عبدالرحمان سنیدی، السیرةالنبویة عند البیهقی مع دراسة مقارنة لابرز مورخی السیرة المعاصرین له فیالمشرق خلالالقرن الخامس الهجری، ریاض ۱۴۲۶/۲۰۰۵. (۲۵) ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، (اصل از) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش. (۲۶) محییالدین عطیه، صلاحالدین حفنی، و محمد خیر رمضان یوسف، دلیل مؤلفاتالحدیث الشریفالمطبوعة القدیمة و الحدیثة، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵. (۲۷) علی بن سلطان محمد قاری، شرح شرح نخبةالفکر فی مصطلحات اهل الاثر، چاپ محمد نزار تمیم و هیثم نزار تمیم، بیروت (۱۴۱۵/ ۱۹۹۴ (. ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «محمد بن عبد الله حاکم نیشابوری»، شماره۵۷۳۰. |